فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Immunize

ˈɪmjənaɪz ˈɪmjənaɪz ˈɪmjənaɪz

گذشته‌ی ساده:

immunized

شکل سوم:

immunized

سوم‌شخص مفرد:

immunizes

وجه وصفی حال:

immunizing

معنی و نمونه‌جمله

adverb

مصونیت‌دار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

All children should be immunized.

باید (از راه تزریق) همه‌ی کودکان را ایمن کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immunize

  1. verb perform vaccinations or produce immunity in by inoculation
    Synonyms:
    vaccinate immunise inoculate protect

ارجاع به لغت immunize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immunize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immunize

لغات نزدیک immunize

پیشنهاد بهبود معانی