گذشتهی ساده:
protectedشکل سوم:
protectedسومشخص مفرد:
protectsوجه وصفی حال:
protectingحفاظت کردن، حراست کردن، نگهداری کردن، حفظ کردن، حمایت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
We wear gloves to protect our hands from the cold.
ما دستکش میپوشیم تا دستهایمان را از سرما حفظ کنیم.
oh God, protect us against the temptations of the Devil!
خدایا ما را دربرابر وسوسههای شیطان حفظ کن!
the fortifications that had protected the city for a long time
برج و بارویی که مدتها از شهر محافظت کرده بود
حمایت کردن، حفاظت تجاری کردن، پشتیبانی کردن (حمایت کردن از صنعت داخلی با وضع مالیات بر کالاهای وارداتی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
By restricting cheap imports, they tried to protect domestic jobs.
با محدود کردن واردات ارزان، سعی کردند از مشاغل داخلی محافظت کنند.
The new policy aims to protect local businesses from international competition.
سیاست جدید با هدف حمایت از کسبوکارهای داخلی در برابر رقابت خارجی طراحی شده است.
بیمه کردن، تحت پوشش قرار دادن، محافظت کردن (با بیمه)
Your car is protected under full coverage insurance.
خودروی شما تحت پوشش کامل بیمهای قرار دارد.
This travel insurance protects travelers against unexpected medical expenses.
این بیمهی مسافرتی از مسافران در برابر هزینههای پزشکی غیرمنتظره محافظت میکند.
حفاظت از محیط زیست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «protect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/protect