شکل جمع:
bulwarksخاکریز، بارو، دیوار (ساحلی)، دیواره سد، موج شکن، (مجازاً) پناه، سنگربندی، حامی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The constitution is the bulwark of that country's democracy.
قانون اساسی مدافع دموکراسی آن کشور است.
Union will bulwark our independence.
همبستگی استقلال ما را صیانت خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bulwark» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bulwark