آخرین به‌روزرسانی:

Rampart

ˈræmpɑːrt ˈræmpɑːt

گذشته‌ی ساده:

ramparted

شکل سوم:

ramparted

سوم‌شخص مفرد:

ramparts

وجه وصفی حال:

ramparting

شکل جمع:

ramparts

معنی

noun verb - transitive

بارو، استحکامات، دارای استحکامات کردن، برج و بارو ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rampart

  1. noun fortification, stronghold
    Synonyms:
    defense protection security guard support fort wall barrier fence barricade bulwark bastion earthwork breastwork parapet elevation hill ridge mound embankment vallation

سوال‌های رایج rampart

گذشته‌ی ساده rampart چی میشه؟

گذشته‌ی ساده rampart در زبان انگلیسی ramparted است.

شکل سوم rampart چی میشه؟

شکل سوم rampart در زبان انگلیسی ramparted است.

شکل جمع rampart چی میشه؟

شکل جمع rampart در زبان انگلیسی ramparts است.

وجه وصفی حال rampart چی میشه؟

وجه وصفی حال rampart در زبان انگلیسی ramparting است.

سوم‌شخص مفرد rampart چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد rampart در زبان انگلیسی ramparts است.

ارجاع به لغت rampart

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rampart» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rampart

لغات نزدیک rampart

پیشنهاد بهبود معانی