پشته، دیوار خاکی، خاکریزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They hid behind the embankment.
آن سوی پشته پنهان شدند.
an embankment of earth and rubble
دیوارهای از خاک و آوار
railway embankment
خاکریزی راهآهن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «embankment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/embankment