شکل جمع:
elevationsمعماری نمای ساختمان (ترسیم آن)
The elevation of the house reveals large windows and a sloped roof.
نمای خانه، پنجرههای بزرگ و سقف شیبدار را نشان میدهد.
We need elevation drawings before we can apply for the construction permit.
قبلاز درخواست مجوز ساخت، به نقشههای نما نیاز داریم.
بلندی، ارتفاع از سطح دریا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The summit is at an elevation of ten thousand meters.
قله در ارتفاع ده هزار متری (از سطح دریا) قرار دارد.
Hikers may experience shortness of breath at higher elevations.
کوهنوردان ممکن است در ارتفاعات بالاتر دچار تنگی نفس شوند.
the elevation of his thoughts
بلندی افکار او
تپه، بلندی، برآمدگی
He built his house on a small elevation.
خانهی خود را روی بلندی کوچکی ساخت.
From the elevation, you can see the entire town below.
از روی آن تپه میتوانی تمام شهر را از بالا ببینی.
the front and rear elevation of a house
فرازی جلو و عقب خانه
elevation quadrant
(توپخانه) تراز تیر، تراز ربعی
ارتقای مقام، ترفیع رتبه
The general’s elevation to commander-in-chief was met with both praise and criticism.
ارتقای ژنرال به مقام فرماندهی کل، با تحسین و انتقاد همراه بود.
His sudden elevation within the company raised some eyebrows.
ترفیع ناگهانی او در شرکت باعث تعجب برخی شد.
شکل جمع elevation در زبان انگلیسی elevations است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elevation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elevation