امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Grandeur

ˈɡrændʒər ˈɡrændʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
بزرگی، عظمت، شکوه، شأن، ابهت، فرهی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the glory that was Greece and the grandeur that was Rome
- افتخار و سربلندی یونان و جلال و جبروت روم
- The descendants lost the grandeur of the people who first settled here.
- نسل‌های بعدی بزرگ‌منشی مردمانی را که ابتدا در اینجا ساکن شدند، نداشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grandeur

  1. noun great importance
    Synonyms:
    amplitude augustness beauty breadth brilliance celebrity circumstance dignity distinction elevation eminence expansiveness fame fineness glory grandiosity gravity greatness handsomeness immensity impressiveness inclusiveness loftiness luxuriousness magnificence majesty might nobility opulence pomp preeminence richness splendor state stateliness sublimity sumptuousness superbity sway transcendency vastness
    Antonyms:
    insignificance unimportance

ارجاع به لغت grandeur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grandeur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grandeur

لغات نزدیک grandeur

پیشنهاد بهبود معانی