تابش، درخشندگی، برق، زیرکی، استعداد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the brilliance of a diamond under sunshine
درخشش الماس در نور آفتاب
His (intellectual) brilliance impressed everyone.
هوش سرشار او همه را تحت تأثیر قرار داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brilliance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brilliance