امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Radiance

ˈreɪdiəns ˈreɪdiəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( radiancy ) شید، تابندگی، تشعشع، درخشندگی، پرتو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radiance

  1. noun brightness, luminescence
    Synonyms:
    brilliance effulgence glare gleam glitter glow incandescence light luminosity luster resplendence shine
    Antonyms:
    cloudiness dark dimness dullness
  1. noun happiness
    Synonyms:
    delight gaiety joy pleasure rapture warmth
    Antonyms:
    sadness

ارجاع به لغت radiance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radiance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radiance

لغات نزدیک radiance

پیشنهاد بهبود معانی