با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Effulgence

ɪˈfʌldʒəns ɪˈfʌldʒəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    تابش، درخشندگی، شکوه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد effulgence

  1. noun The quality of being bright and sending out rays of light
    Synonyms: radiance, blaze, luster, brightness, brilliance, dazzle, radiancy, shine, splendor, refulgence, refulgency

ارجاع به لغت effulgence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effulgence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/effulgence

لغات نزدیک effulgence

پیشنهاد بهبود معانی