Magnificence

    mægˈnɪfəsəns mæɡˈnɪfɪsns
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    شکوه‌، بزرگی، عظمت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - the magnificence of Napoleon's coronation ceremony
    - شکوه مراسم تاجگذاری ناپلئون
    - the magnificence of God
    - اورنگ الهی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد magnificence

    1. noun brilliant, showy splendor
      Synonyms:
      splendor glory show brilliance grandeur majesty grandness richness beauty grace nobility brilliancy splendour impressiveness gorgeousness glitter style greatness showy radiance sumptuousness stateliness ostentation nobleness loftiness flourish pomp lavishness posh luxuriousness resplendence sublimity exaltedness sparkle ostentatiousness pulchritude glitz spectacularity swank peerlessness resplendency superfineness superexcellence
      Antonyms:
      simplicity dullness unostentatiousness

    ارجاع به لغت magnificence

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «magnificence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magnificence

    لغات نزدیک magnificence

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه