Pulchritude

ˈpʌlkrətuːd ˈpʌlkrɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زیبایی، خوش‌اندامی، قشنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pulchritude

  1. noun beauty
    Synonyms: adorableness, allure, allurement, attraction, elegance, exquisiteness, glamor, good looks, handsomeness, loveliness, physical attractiveness, prettiness, shapeliness

ارجاع به لغت pulchritude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulchritude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulchritude

لغات نزدیک pulchritude

پیشنهاد بهبود معانی