فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Loveliness

ˈlʌvlinəs ˈlʌvlinəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

(به‌طور خیره‌کننده) دلربایی، خوشگلی، زیبایی، جذابیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I was enthralled with the sheer loveliness of the setting.

شیفته‌ و مفتونِ زیباییِ محض محیط شدم.

She is killing me with her loveliness.

دلربایی‌اش من رو کشته.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loveliness

  1. noun the quality of being good looking and attractive
    Synonyms:
    charm appeal fairness comeliness beauteousness

لغات هم‌خانواده loveliness

  • verb - intransitive
    love

ارجاع به لغت loveliness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loveliness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loveliness

لغات نزدیک loveliness

پیشنهاد بهبود معانی