با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Lovely

ˈlʌvli ˈlʌvli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    lovelier
  • صفت عالی:

    loveliest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective A2
دوست‌داشتنی، دلپذیر، دلفریب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- John has a lovely personality.
- جان شخصیتی دوست‌داشتنی دارد.
- her lovely characteristics
- ویژگی‌های نیک او
- a lovely party
- مهمانی لذت‌بخش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lovely

  1. adjective beautiful, charming; agreeable
    Synonyms: admirable, adorable, alluring, amiable, attractive, beauteous, bewitching, captivating, comely, dainty, delectable, delicate, delicious, delightful, enchanting, engaging, enjoyable, exquisite, fair, good-looking, gorgeous, graceful, gratifying, handsome, knockout, lovesome, nice, picture, pleasant, pleasing, pretty, pulchritudinous, rare, scrumptious, splendid, stunning, sweet, winning
    Antonyms: awful, disagreeable, drab, homely, ugly, unlovely, unsightly

لغات هم‌خانواده lovely

ارجاع به لغت lovely

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lovely» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lovely

لغات نزدیک lovely

پیشنهاد بهبود معانی