آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Lovemaking

ˈlʌvˌmeɪkɪŋ ˈlʌvˌmeɪkɪŋ

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: love-making

معنی lovemaking | جمله با lovemaking

noun uncountable

هم‌خوابگی، جماع، سکس، آمیزش جنسی

They enjoyed experimenting with different positions during their lovemaking.

آن‌ها از امتحان کردن پوزیشن‌های مختلف در طول هم‌خوابگی خود لذت می‌بردند.

She whispered sweet nothings in my ear during our lovemaking.

در طول سکس چیزهای شیرینی در گوشم زمزمه می‌کرد.

noun uncountable

عشق‌بازی، معاشقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The book described the art of love-making in great detail.

این کتاب هنر عشق‌بازی را با جزئیات بسیار شرح داده است.

They enjoyed a night of lovemaking under the stars.

آن‌ها از یک شب معاشقه زیر ستاره‌ها لذت بردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lovemaking

  1. noun sexual activity
    Synonyms:
    sexual intercourse sexual relations intercourse coitus copulation mating screwing carnal knowledge intimacy foreplay kissing hugging cuddling snuggling smooching sucking face fondling fooling around coition courtship courting dalliance coquetting

ارجاع به لغت lovemaking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lovemaking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lovemaking

لغات نزدیک lovemaking

پیشنهاد بهبود معانی