آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Kissing

گذشته‌ی ساده:

kissed

شکل سوم:

kissed

سوم‌شخص مفرد:

kisses

معنی kissing | جمله با kissing

noun A2

بوسه، (عامیانه) بوس، ماچ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The Kissing Booth

غرفه‌ی بوسه

The Kissing Festival celebrated in Bali, Indonesia.

فستیوال بوسه در بالی اندونزی برگزار شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kissing

  1. noun osculation
    Synonyms:
    smooching bussing making out necking petting spooning embracing caressing parking sucking face

سوال‌های رایج kissing

گذشته‌ی ساده kissing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده kissing در زبان انگلیسی kissed است.

شکل سوم kissing چی میشه؟

شکل سوم kissing در زبان انگلیسی kissed است.

سوم‌شخص مفرد kissing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد kissing در زبان انگلیسی kisses است.

ارجاع به لغت kissing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kissing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kissing

لغات نزدیک kissing

پیشنهاد بهبود معانی