Parking

ˈpɑːrkɪŋ ˈpɑːkɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    parked
  • شکل سوم:

    parked
  • سوم‌شخص مفرد:

    parks

معنی‌ها

noun uncountable B1
عمل پارک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun uncountable
پارکینگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parking

  1. verb Place vehicle in a position
    Synonyms: stopping, depositing, impounding, storing, leaving, stationing, ordering, preserving, collecting
    Antonyms: departing

ارجاع به لغت parking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parking

لغات نزدیک parking

پیشنهاد بهبود معانی