فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Parking

ˈpɑːrkɪŋ ˈpɑːkɪŋ

گذشته‌ی ساده:

parked

شکل سوم:

parked

سوم‌شخص مفرد:

parks

معنی‌ها

noun uncountable B1

عمل پارک کردن

noun uncountable

پارکینگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parking

  1. verb place vehicle in a position
    Synonyms:
    leaving stopping stationing depositing storing collecting ordering preserving impounding
    Antonyms:
    departing

ارجاع به لغت parking

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parking» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parking

لغات نزدیک parking

پیشنهاد بهبود معانی