Parker

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• noun
  پارکر (چارلی پارکر) (‏(۲۹ اوت ۱۹۲۰–۱۲ مارس ۱۹۵۵) معروف به «برد» (Bird) نوازنده‌ی ساکسوفون آلتو و نابغه‌ی بی‌همتای بداهه‌نوازی جاز)
  • - Parker's music continues to inspire musicians today.
  • - موسیقی پارکر همچنان الهام‌بخش نوازندگان امروزی است.

  • - Parker made a significant impact on the jazz industry.
  • - پارکر تأثیر قابل توجهی بر صنعت جاز گذاشت.
• noun
  پارکر (دوروتی پارکر) ((۲۲ اوت ۱۸۹۳–۷ ژوئن ۱۹۶۷) شاعر و نویسنده‌ی داستان‌های کوتاه و منتقد و طنزنویس اهل ایالات متحده‌ی آمریکا)
  • - The literary contributions of Parker left a lasting impact on the literary world.
  • - مشارکت‌های ادبی پارکر تأثیری ماندگار بر جهان ادبی گذاشت.

  • - Parker was a prominent writer.
  • - پارکر نویسنده‌ی برجسته‌ای بود.
• noun
  پارکر (گیلبرت پارکر) ((۲۳ نوامبر ۱۸۶۲–۶ سپتامبر ۱۹۳۲) نویسنده‌ی کانادایی)
  • - I am reading a book by Parker.
  • - در حال خواندن کتابی از پارکر هستم.

  • - Parker was a renowned Canadian author.
  • - پارکر نویسنده‌ی مشهور کانادایی بود.
• noun
  پارکر (متئو پارکر) ((۶ اوت ۱۵۰۴ - ۱۷ مه ۱۵۷۵) عالم دینی انگلیسی)
  • - Parker was an influential English theologian during the 16th century.
  • - پارکر عالم دینی بانفوذ اهل انگلیس در قرن شانزدهم بود.

  • - Parker was known for his theological writings and teachings.
  • - پارکر به خاطر نوشته‌ها و آموزه‌های خداشناسی‌اش شهرت داشت.
• noun
  جغرافیا پارکر (شهری در ایالت کلرادو در ایالات متحده‌ی آمریکا)
  • - The population of Parker is 45,297.
  • - جمعیت پارکر ۴۵/۲۹۷ نفر است.

  • - The residents of Parker enjoy a small-town atmosphere.
  • - ساکنان پارکر از فضای شهری کوچک لذت می‌برند.