Sexual Relations

    American: ˈsekʃuːəlriˈleɪʃn̩z British: ˈsekʃʊəlrɪˈleɪʃn̩z
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    جماع، مقاربت جنسی، روابط جنسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sexual relations

    1. noun having sex
      Synonyms:
      sex sexual intercourse intercourse lovemaking relations sleeping together sleeping with coitus copulation sexual union intimacy screwing carnal knowledge cohabitation marital relations mating nookie

    ارجاع به لغت sexual relations

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sexual relations» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sexual relations

    لغات نزدیک sexual relations

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه