فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Sexual Harassment
ˌsekʃuəl həˈræsmənt
ˌsekʃuəl həˈræsmənt
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
مزاحمت جنسی، آزار جنسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We have a zero tolerance policy on bullying, sexual harassment, and discrimination.
سیاست‌های ما این‌گونه است که به هچ عنوان زورگویی، مزاحمت جنسی و تبعیض را تحمل نمی‌کنیم.
There have been a number of sexual harassment complaints.
چند مورد شکایت به خاطر آزار جنسی ثبت شده.
مترادف و متضاد sexual harassment
-
noun unwanted sexual advanceSynonyms:sexual abuse inappropriate behavior offensive sexual advance unwanted sexual advances impropriety exploitation intimidation sexual pressure suggestive comments victimization unprofessional behavior
ارجاع به لغت sexual harassment
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «sexual harassment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sexual-harassment
لغات نزدیک sexual harassment
- - sexual assault
- - sexual exploitation
- - sexual harassment
- - sexual intercourse
- - sexual relations