فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sexual Assault

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

تعرض جنسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He eventually admitted twelve sexual assaults.

او در نهایت به دوازده فقره تعرض جنسی اعتراف کرد.

convicted of sexual assault

متهم به تعرض جنسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sexual assault

  1. noun sex crime
    Synonyms:
    rape sexual abuse sexual offense molestation violation forcible intercourse unlawful sexual intercourse carnal abuse date rape ravishment grope

ارجاع به لغت sexual assault

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sexual assault» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sexual-assault

لغات نزدیک sexual assault

پیشنهاد بهبود معانی