Sexual

ˈsekʃuəl ˈsekʃuəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more sexual
  • صفت عالی:

    most sexual

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2
جنسی، تناسلی، وابسته به آلت تناسلی و جماع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- sexual relationship
- رابطه‌ی جنسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sexual

  1. adjective concerning reproduction, intercourse
    Synonyms:
    reproductive erotic sensual carnal intimate passionate voluptuous procreative genital fleshly animal loving sharing animalistic venereal generative wanton bestial genitive
    Antonyms:
    nonsexual asexual

لغات هم‌خانواده sexual

  • verb - transitive
    sex

ارجاع به لغت sexual

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sexual» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sexual

لغات نزدیک sexual

پیشنهاد بهبود معانی