فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Animalistic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

حیوانی، حیوان‌گونه، حیوان‌وار، حیوان‌مانند، وحشیانه، ددمنشانه، غریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The character's animalistic urges were a central theme of the story.

غرایز حیوانی شخصیت، مضمون اصلی داستان بود.

These types of reactions reflect his animalistic nature.

این نوع واکنش‌ها نشان‌دهنده‌ی طبیعت ددمنشانه‌ی او هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد animalistic

  1. adjective of, relating to, or resembling an animal or animals
    Synonyms:
    brutish

ارجاع به لغت animalistic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «animalistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/animalistic

لغات نزدیک animalistic

پیشنهاد بهبود معانی