با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Animality

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
طبیعت حیوانی، زندگی جانوران، حیوانیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد animality

  1. noun The physical (or animal) side of a person as opposed to the spirit or intellect
    Synonyms: animal nature
  2. noun A preoccupation with the body and satisfaction of its desires
    Synonyms: animalism, carnality, fleshliness, physicality, sensuality, gothicism, neanderthalism, bloodiness, bloody-mindedness, bloodlust, hysteromania, bloodthirst, lickerishness, brutalness, lubriciousness, cruelness, satyrism, inhumaneness, troglodytism, maleness, uncultivation, murderousness, unculturedness, randiness, ungentleness, uncouthness

ارجاع به لغت animality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «animality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/animality

لغات نزدیک animality

پیشنهاد بهبود معانی