فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Carnal

ˈkɑːrnl ˈkɑːnl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جسمانی، جسمی، نفسانی، شهوانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

carnal pleasures

لذت‌های جسمی

carnal desires

شهوات جسمی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His intentions were selfish and carnal.

منظور او خودپسندانه و شهوانی بود.

Carnality and godliness do not go together.

شهوت‌پرستی با خداپرستی جور در نمی‌آید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carnal

  1. adjective erotic, sensual
    Synonyms:
    sensual erotic lustful lewd wanton lascivious salacious libidinous licentious fleshly physical bodily corporeal earthly worldly voluptuous genital venereal corporal animal impure prurient unchaste lecherous vulgar temporal
    Antonyms:
    pure chaste spiritual intellectual clean

Idioms

have carnal knowledge of

مقاربت جنسی کردن با، جماع کردن با

ارجاع به لغت carnal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carnal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carnal

لغات نزدیک carnal

پیشنهاد بهبود معانی