آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Carnage

ˈkɑːrnɪdʒ ˈkɑːnɪdʒ

معنی carnage | جمله با carnage

noun uncountable

کشتار، خون‌ریزی، قصابی، قتل‌عام

Civilians crossed the border to escape the carnage.

غیرنظامیان به این سوی مرز آمدند تا از کشتار همگانی در امان باشند.

History books often depict the carnage of ancient wars in detail.

کتاب‌های تاریخی اغلب قتل‌عام جنگ‌های باستانی را با جزئیات شرح می‌دهند.

noun

اجساد، لاشه‌ها، نعش‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The wild dogs feasted on the carnage.

سگ‌های وحشی لاشه‌ها را با ولع خوردند.

After the war, the road was strewn with carnage.

پس از جنگ، جاده پر از نعش شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد carnage

  1. noun massacre
    Synonyms:

ارجاع به لغت carnage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carnage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carnage

لغات نزدیک carnage

پیشنهاد بهبود معانی