فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Offing

ˈɒː- / / ˈɑː- ˈɒfɪŋ

گذشته‌ی ساده:

offed

شکل سوم:

offed

سوم‌شخص مفرد:

offs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

آب ساحلی، در آینده نزدیک، در آن نزدیکی‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Their wedding was in the offing.

قرار بود ازدواج بکنند.

The smell of cooking indicated that dinner was also in the offing.

بوی آشپزی نشان می‌داد که شام هم در کار بود.

پیشنهاد بهبود معانی

Idioms

in the offing

دور ولی در معرض دید، دور و دردسترس، در آینده‌ی نامعلوم، حصول‌پذیر، دست‌یافتنی

ارجاع به لغت offing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offing

لغات نزدیک offing

پیشنهاد بهبود معانی