گذشتهی ساده:
offedشکل سوم:
offedسومشخص مفرد:
offsآب ساحلی، در آینده نزدیک، در آن نزدیکیها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their wedding was in the offing.
قرار بود ازدواج بکنند.
The smell of cooking indicated that dinner was also in the offing.
بوی آشپزی نشان میداد که شام هم در کار بود.
دور ولی در معرض دید، دور و دردسترس، در آیندهی نامعلوم، حصولپذیر، دستیافتنی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «offing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offing