فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Offline

ˌɑːfˈlaɪn ˌɒfˈlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت به شکل off-line نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری offline رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective adverb
    برون‌خط، غیربرخط، آفلاین
    • - off-line processing
    • - پردازش برون‌خط
    • - I love reading books offline.
    • - عاشق خواندن کتاب به‌صورت آفلاین هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت offline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/offline

لغات نزدیک offline

پیشنهاد بهبود معانی