Officiousness
əˈfɪʃəsnəs
əˈfɪʃəsnəs
آخرین به‌روزرسانی:
معنی
لغات هم‌خانواده officiousness
-
nounoffice, officer, official, officialdom, officialese, officiousness
-
adjectiveofficial, officious
-
verb - intransitiveofficiate
-
adverbofficially, officiously
ارجاع به لغت officiousness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «officiousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/officiousness
لغات نزدیک officiousness
- - officious
- - officiously
- - officiousness
- - offing
- - offish