فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Muscle Spasm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun

اسپاسم عضلانی، گرفتگی عضلانی (انقباض ناگهانی، غیرارادی و شدید یک یا چند عضله که معمولاً باعث درد و محدودیت حرکتی می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

After the intense workout, I experienced a muscle spasm in my leg.

پس‌از تمرین شدید، در پایم دچار گرفتگی عضلانی شدم.

Muscle spasms are often relieved by gentle stretching.

اسپاسم‌های عضلانی اغلب با کشش ملایم تسکین می‌یابند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muscle spasm

  1. noun an involuntary contraction of a muscle or group of muscles

ارجاع به لغت muscle spasm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muscle spasm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/muscle-spasm

لغات نزدیک muscle spasm

پیشنهاد بهبود معانی