Muscle Spasm

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun
اسپاسم عضلانی، گرفتگی عضلانی (انقباض ناگهانی، غیرارادی و شدید یک یا چند عضله که معمولاً باعث درد و محدودیت حرکتی می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- After the intense workout, I experienced a muscle spasm in my leg.
- پس‌از تمرین شدید، در پایم دچار گرفتگی عضلانی شدم.
- Muscle spasms are often relieved by gentle stretching.
- اسپاسم‌های عضلانی اغلب با کشش ملایم تسکین می‌یابند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muscle spasm

  1. noun an involuntary contraction of a muscle or group of muscles

ارجاع به لغت muscle spasm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muscle spasm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/muscle-spasm

لغات نزدیک muscle spasm

پیشنهاد بهبود معانی