گذشتهی ساده:
blitzedشکل سوم:
blitzedسومشخص مفرد:
blitzesوجه وصفی حال:
blitzingشکل جمع:
blitzesحمله رعدآسا، حملهی رعدآسا کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The German blitz took the French by surprise.
حملهی برقآسای آلمانها فرانسویان را غافلگیر کرد.
The enemy blitzed in two fronts.
دشمن در دو جبهه دست به تکش رعدآسا زد.
She was killed in the Blitz.
در حملهی هوایی آلمانها کشته شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blitz» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blitz