با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Lustful

    ˈlʌstfl ˈlʌstfl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more lustful

    • صفت عالی:

      most lustful

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    شهوانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Those women's beauty aroused his lustful nature.
    - زیبایی آن زنان خوی شهوت‌ران او را برانگیخت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lustful

    1. adjective Feeling or devoted to sexual love or desire
      Synonyms: lewd, lascivious, lecherous, prurient, libidinous, amorous, concupiscent, wanton, passionate, amative, salacious, erotic, aphrodisiacal, carnal, dissolute, fulsome, lubricious, itching, lusty, libertine, licentiou-libidinous, lickerish, sexy, prurientaphrodisiac, randy, ruttish
    2. adjective Vigorously passionate
      Synonyms: lusty, concupiscent

    ارجاع به لغت lustful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lustful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lustful

    لغات نزدیک lustful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی