Randy

ˈrændi ˈrændi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    randier
  • صفت عالی:

    randiest

معنی

noun adjective
خشن، بی‌تربیت، افسار گیسخته، سرکش، زبان‌دراز، گدای سمج و بی‌ادب، شهوانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد randy

  1. adjective Feeling great sexual desire
    Synonyms: coarse, crude, disorderly, aroused, lascivious, lecherous, lewd, libertine, licentious, ruttish, lustful, uninhibited, vulgar, steamy, turned-on

ارجاع به لغت randy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «randy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/randy

لغات نزدیک randy

پیشنهاد بهبود معانی