صفت تفضیلی:
more randomlyصفت عالی:
most randomlyبهصورت اتفاقی، بهطور تصادفی، بهطور رندوم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Interviewees were chosen randomly.
مصاحبهشوندگان بهطور رندوم انتخاب شدند.
The books were randomly arranged on the shelves.
کتابها بهطور تصادفی در قفسهها چیده شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «randomly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/randomly