فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Randomness
معنی و نمونه‌جمله‌ها
uncountable
اتفاقی، بختانگی، غیر مترقبه بودن، تصادفی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the randomness of life
غیر مترقبه بودن زندگی
The randomness and brutality of the killings is shocking.
تصادفی بودن و وحشیانه بودنِ قتل‌ها، شوکه‌کننده است.
مترادف و متضاد randomness
-
noun (thermodynamics) a thermodynamic quantity representing the amount of energy in a system that is no longer available for doing mechanical workSynonyms:entropy s designlessness causelessness dysteleology
-
noun the quality of lacking any predictable order or planSynonyms:haphazardness noise stochasticity
لغات هم‌خانواده randomness
-
nounrandomness
-
adjectiverandom
-
adverbrandomly
ارجاع به لغت randomness
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «randomness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/randomness