صفت تفضیلی:
more licentiousصفت عالی:
most licentiousبیبندوبار، لگامگسیخته، هرزه (از نظر اخلاقی و جنسی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite her reputation as a prim and proper lady, she had a secret licentious side that only a few close friends knew about.
علیرغم شهرتش به عنوان بانویی عصاقورتداده، جنبهای بیبندوبار داشت که تنها چند دوست صمیمی از آن اطلاع داشتند.
The rumors about his licentious lifestyle were spreading like wildfire.
شایعات در مورد سبک زندگی لگامگسیختهاش مانند آتش در حال گسترش بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «licentious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/licentious