فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Amoral

eɪˈmɔː- / / -ˈmɑː- eɪˈmɒrəl / / æ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more amoral
  • صفت عالی:

    most amoral

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    غیراخلاقی، بدون احساس مسئولیت اخلاقی
    • - clever, amoral politicians
    • - سیاست‌بازان زرنگ و بی‌توجه به اخلاقیات
    • - He believes that amorality is worse than immorality.
    • - او معتقد است که بی‌توجهی به اخلاقیات از فساد اخلاقی بدتر است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد amoral

  1. adjective
    Synonyms: ill-gotten, nonmoral, unmoral, unstraightforward
  2. noun
    Synonyms: ill-got, vice-laden

لغات هم‌خانواده amoral

ارجاع به لغت amoral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «amoral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/amoral

لغات نزدیک amoral

پیشنهاد بهبود معانی