امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Morals

ˈmɔrəlz ˈmɔr·əlz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural C2
اصول اخلاقی، اخلاقیات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Western ideas and morals
- اندیشه‌ها و اصول اخلاقی غربی
- They have no morals.
- آن‌ها به هیچ اخلاقیاتی مقید نیستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد morals

  1. noun personal principles, standards
    Synonyms:
    morality ethics beliefs ideals principles standards conduct behavior integrity scruples customs manners habits ethic mores policies dogmas
    Antonyms:
    immorality amorality indecency unethicalness disrespectability

لغات هم‌خانواده morals

ارجاع به لغت morals

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «morals» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/morals

لغات نزدیک morals

پیشنهاد بهبود معانی