شکل جمع:
behaviorsاین لغت در انگلیسی بریتانیایی بهصورتِ behaviour نوشته میشود.
رفتار، حرکت، وضع، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، مشی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
patterns of behavior
الگوهای رفتار
He was given a medal for good behavior.
به دلیل حسن رفتار به او مدال دادند.
روانشناسی زیستشناسی شیمی سلامت روان (نحوهی رفتار شخص یا حیوان یا ماده و غیره در یک موقعیت خاص یا تحت شرایط خاص) کنش، عمل، کارکرد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the behavior of metals in very low temperatures
کنش فلزات در حرارتهای بسیار کم
These behaviors can be observed among many children who have lost a parent or other loved one.
این کنشها را میتوان در میان بسیاری از کودکانی مشاهده کرد که والدین یا دیگر عزیزان خود را از دست دادهاند.
the behavior of penicillin on human infections
کنش پنیسیلین بر عفونتهای بدن انسان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «behavior» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/behavior