آخرین به‌روزرسانی:

Behaviorist

bəˈheɪvjərəst bɪˈheɪvjərɪst

توضیحات:

این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ behaviourist نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

روان‌شناسی سلامت روان (کسی که از نظریه‌ی رفتارگرایی حمایت می‌کند) رفتارگرا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

مشاهده

She was a behaviorist and advocated the theory of operant conditioning.

او رفتارگرا بود و از نظریه‌ی شرطی‌شدن فعال حمایت می‌کرد.

Wittgenstein was not a behaviorist.

ویتگنشتاین رفتارگرا نبود.

noun countable

(کسی که مطالعه یا کارش با رفتار حیوانات مرتبط است) رفتارشناس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

an animal behaviorist

رفتارشناس حیوانات

a canine behaviorist

رفتارشناس سگ

adjective

مربوط به رفتارگرایی

behaviorist tendencies

گرایش‌های رفتارگرایی

behaviorist approach

رویکرد رفتارگرایی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد behaviorist

  1. noun a psychologist who subscribes to behaviorism
    Synonyms:
    behaviourist
  1. adjective of or relating to behaviorism
    Synonyms:
    behavioristic behaviouristic behaviourist

لغات هم‌خانواده behaviorist

ارجاع به لغت behaviorist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «behaviorist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/behaviorist

لغات نزدیک behaviorist

پیشنهاد بهبود معانی