امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Misbehavior

ˌmɪsbəˈheɪvjər ˌmɪsbəˈheɪvjə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

این لغت در انگلیسی بریتانیایی به‌صورتِ misbehaviour نوشته می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
بدرفتاری، سوءرفتار، رفتار بد، رفتار خلاف قانون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The school expelled him for persistent misbehavior.
- مدرسه او را به‌دلیلِ بدرفتاری پی‌درپی اخراج کرد.
- What can a mother do to prevent misbehaviour?
- مادر برای جلوگیری از سوءرفتار چه کاری را می‌تواند انجام دهد؟
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد misbehavior

  1. noun naughty act, conduct
    Synonyms:
    acting up fault immorality impropriety incivility indiscipline insubordination mischief misconduct misdeed misdemeanor misdoing monkey business naughtiness rudeness shenanigans transgression wrongdoing
    Antonyms:
    behavior good conduct manners obedience

لغات هم‌خانواده misbehavior

ارجاع به لغت misbehavior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «misbehavior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/misbehavior

لغات نزدیک misbehavior

پیشنهاد بهبود معانی