آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Insubordination

ˌɪnsəˌbɔːrdəˈneɪʃn ˌɪnsəbɔːdəˈneɪʃn

معنی insubordination | جمله با insubordination

noun uncountable formal

نافرمانی، سرپیچی، سرکشی، تمرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

His insubordination led to a formal warning from the supervisor.

نافرمانی او منجر به اخطار رسمی از سوی سرپرست شد.

The manager addressed the issue of insubordination during the staff meeting.

مدیر در جلسه ستاد به موضوع تمرد پرداخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد insubordination

ارجاع به لغت insubordination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «insubordination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/insubordination

لغات نزدیک insubordination

پیشنهاد بهبود معانی