امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dissension

dɪˈsenʃn dɪˈsenʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
اختلاف عقیده، نفاق، اختلاف، شقاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Political dissension set brother against brother.
- اختلاف عقیده‌ی سیاسی برادر را با برادر رو در رو کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissension

  1. noun conflict of opinion
    Synonyms:
    altercation argument bad vibes bickering clinker contention controversy difference disaccord disagreement discord discordance dispute dissent dissidence disunity faction factionalism flak friction fuss quarrel scene sour note static strife trouble variance wrangle
    Antonyms:
    agreement approval authorization concurrence confirmation peace ratification

ارجاع به لغت dissension

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissension» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissension

لغات نزدیک dissension

پیشنهاد بهبود معانی