با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Discordance

dɪsˈkɔːrdəns dɪsˈkɔːdəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ناجوری، عدم توافق، بی‌ثبات، ناهماهنگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discordance

  1. noun A state of disagreement and disharmony
    Synonyms: discord, conflict, clash, confrontation, contention, difference, difficulty, disaccord, dissension, dissent, dissentience, dissidence, dissonance, faction, friction, inharmony, schism, strife, variance, war, warfare

ارجاع به لغت discordance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discordance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discordance

لغات نزدیک discordance

پیشنهاد بهبود معانی