آخرین به‌روزرسانی:

Confrontation

ˌkɑːnfrənˈteɪʃn ˌkɒnfrənˈteɪʃn

شکل جمع:

confrontations

معنی

noun C2

مواجهه، رویارویی، برخورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد confrontation

  1. noun conflict
    Synonyms:
    fight dispute battle conflict contest encounter meeting crisis strife showdown affray
    Antonyms:
    peace calm

ارجاع به لغت confrontation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «confrontation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confrontation

لغات نزدیک confrontation

پیشنهاد بهبود معانی