روبرو شدن با یک تحقیق/بازجویی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company had to confront an investigation into its accounting practices.
شرکت مجبور شد با تحقیقاتی در مورد شیوههای حسابداری خود روبرو شود.
He decided to confront the investigation head-on and cooperate fully.
او تصمیم گرفت مستقیماً با تحقیقات روبرو شود و کاملاً همکاری کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «confront an investigation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/confront-an-investigation