با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Battle

ˈbætl ˈbætl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    battled
  • شکل سوم:

    battled
  • سوم‌شخص مفرد:

    battles
  • وجه وصفی حال:

    battling
  • شکل جمع:

    battles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
رزم، پیکار، جدال، مبارزه، ستیز، جنگ، نبرد، نزاع، زد و خورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His father was killed in the battle of Britain.
- پدرش در نبرد بریتانیا کشته شد.
- a sea battle
- نبرد دریایی
- the most important battle of that war
- مهمترین نبرد آن جنگ
- the battle between the sexes
- کشمکش بین دو جنس مخالف (مرد و زن)
- the battle against illiteracy
- پیکار با بی‌سوادی
- the battle for women's rights
- تلاش برای حقوق مدنی زنان
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - intransitive countable
جنگیدن، نزاع کردن
- My dad was battling for his life.
- پدرم برای جان خود تقلا می‌کرد (با مرگ دست به گریبان بود).
verb - transitive countable
مبارزه کردن، نبرد کردن
- do battle (with)
- نبرد کردن (با)، پیکار کردن (با)، مقابله کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد battle

  1. noun military fight
    Synonyms: action, assault, attack, barrage, blitzkreig, bloodshed, bombing, brush, campaign, carnage, clash, combat, conflict, contention, crusade, encounter, engagement, fighting, fray, havoc, hostility, onset, onslaught, press, ravage, scrimmage, significant contact, skirmish, sortie, strife, struggle, war, warfare
    Antonyms: truce
  2. noun struggle
    Synonyms: agitation, campaign, clash, conflict, contest, controversy, crusade, debate, disagreement, dispute, strife
  3. verb fight, struggle
    Synonyms: agitate, argue, clamor, combat, contend, contest, dispute, feud, oppugn, skirmish, strive, tug, war, wrestle
    Antonyms: make peace

Collocations

Idioms

  • uphill battle

    هفت‌خان رستم، کار خیلی سخت، شرایط بسیار دشوار

ارجاع به لغت battle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «battle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/battle

لغات نزدیک battle

پیشنهاد بهبود معانی