امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Battle

ˈbætl ˈbætl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    battled
  • شکل سوم:

    battled
  • سوم‌شخص مفرد:

    battles
  • وجه وصفی حال:

    battling
  • شکل جمع:

    battles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
رزم، پیکار، جدال، مبارزه، ستیز، جنگ، نبرد، نزاع، زد و خورد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His father was killed in the battle of Britain.
- پدرش در نبرد بریتانیا کشته شد.
- a sea battle
- نبرد دریایی
- the most important battle of that war
- مهمترین نبرد آن جنگ
- the battle between the sexes
- کشمکش بین دو جنس مخالف (مرد و زن)
- the battle against illiteracy
- پیکار با بی‌سوادی
- the battle for women's rights
- تلاش برای حقوق مدنی زنان
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - intransitive countable
جنگیدن، نزاع کردن
- My dad was battling for his life.
- پدرم برای جان خود تقلا می‌کرد (با مرگ دست به گریبان بود).
verb - transitive countable
مبارزه کردن، نبرد کردن
- do battle (with)
- نبرد کردن (با)، پیکار کردن (با)، مقابله کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد battle

  1. noun military fight
    Synonyms:
    action assault attack barrage blitzkreig bloodshed bombing brush campaign carnage clash combat conflict contention crusade encounter engagement fighting fray havoc hostility onset onslaught press ravage scrimmage significant contact skirmish sortie strife struggle war warfare
    Antonyms:
    truce
  1. noun struggle
    Synonyms:
    agitation campaign clash conflict contest controversy crusade debate disagreement dispute strife
  1. verb fight, struggle
    Synonyms:
    agitate argue clamor combat contend contest dispute feud oppugn skirmish strive tug war wrestle
    Antonyms:
    make peace

Collocations

  • half the battle

    بخش عمده‌ی کار، مهمترین گام در راه انجام کاری

Idioms

  • uphill battle

    هفت‌خان رستم، کار خیلی سخت، شرایط بسیار دشوار

ارجاع به لغت battle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «battle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/battle

لغات نزدیک battle

پیشنهاد بهبود معانی