نبرد در حال حرکت، درگیری مداوم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Police fought a running battle with demonstrators.
پلیس با تظاهرکنندگان درگیری مداوم داشت.
There's been a running battle between the two departments over budget cuts.
یک درگیری مداوم بین دو بخش بر سر کاهش بودجه وجود داشته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «running battle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/running-battle