(با استدلال و مدرک) مخالفت کردن، مورد بحث قرار دادن، مورد پرسش قرار دادن، مورد تردید قرار دادن، نکوهیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Are you going to oppugn her honesty too?
آیا میخواهی به صداقت او هم شک کنی؟
Many people oppugned his opinion.
بسیاری از مردم عقیدهی او را مورد بحث قرار دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «oppugn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oppugn