گذشتهی ساده:
debatedشکل سوم:
debatedسومشخص مفرد:
debatesوجه وصفی حال:
debatingشکل جمع:
debatesبحث، مذاکرات پارلمانی، منازعه، مباحثه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
after a long debate
پس از بحث طولانی
His murder caused much political debate.
قتل او منجر به جر و بحث سیاسی زیادی شد.
I've taken a course in speech and debate.
من کلاسی دربارهی سخنرانی و مناظره برداشتهام.
a debate team
تیم مناظره
مناظره کردن، مباحثه کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The parliament debated the new bill.
مجلس لایحهی جدید را مورد بحث قرار داد.
The two teams debated for and against capital punishment.
دو گروه له و علیه مجازات اعدام مناظره کردند.
We are debating what to do next.
ما داریم بحث میکنیم که بعد چه کار کنیم.
They debated closing the shop.
آنان بستن مغازه را مورد بحث قرار دادند.
I am debating which offer to accept.
دارم سبک و سنگین میکنم که کدام پیشنهاد را بپذیرم
He debated buying another car.
او خرید اتومبیل دیگری را در ذهن خود مورد بررسی قرار داد.
Nowadays, the morality of war is a much debated subject.
اخلاقی بودن جنگ مطلبی است که این روزها سخت مورد بحث است.
در بحث شرکت کردن، ستیزه کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «debate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debate